Saturday, February 18, 2023

قطعنامه کموناردها

 


قطعنامه کموناردها ( قطعنامه اعضای جامعه اشتراکی )

۱- از آنرو که ما ناتوان هستیم،
شما برای به انقیاد کشاندن ما قوانینی تدوین می کنید.
با توجه به اینکه دیگر نمی خواهیم حلقه به گوش باشیم،
زین پس مقررات رعایت نخواهند شد.

از آنرو که شما بی درنگ ما را با توپ و تفنگ بیمناک می کنید،
مصمم شده ایم از این پس از هستی پلشت افزونتر از زوال بهراسیم.

۲- بدان جهت گرسنه باقی می مانیم،
اگر تاب و توان یغماگری هایتان را داشته باشیم.
قصد داریم معلوم کنیم که فقط یک جام ویترین
ما را از قوت لایموت خوبی که نداریم، گسسته می کند.

از انجا که شما فی الفور ما را با توپ و تفنگ تهدید می کنید،
اراده کرده ایم زین پس از حیات نفرت انگیز، بیش از نیستی بهراسیم.

۳- نظر به اینکه خانه ها برپا هستند،
در حالیکه شما ما را بی ماواء بجا می گذارید،
هم اینک تصمیم گرفته ایم به آنجا نقل مکان کنیم.
زیرا دیگر در بیغوله هایمان جای نمی گیریم.

با توجه به آنکه شما هم اکنون ما را با توپ و تفنگ تهدید می کنید،
اکنون مصمم گشته ایم از زندگی پلشت، افزونتر از نیستی بهراسیم.

۴- از آنجا که ذغال سنگ بقدر وفور وجود دارد،
در حالیکه ما بدون آن بخود می لرزیم.
اکنون تصمیم گرفته ایم آنها را بدست آوریم.
تا که بتوانیم خود را گرم کنیم.

از انجا که شما فورا ما را با توپ و تفنگ تهدید می کنید،
وزین پس اراده کرده ایم که از حیات نفرت انگیز بیشتر از زوال بهراسیم.

۵- از آنرو که شما در دادن یک حقوق مکفی موفق نخواهید شد،
ما خود اکنون شخصا اداره کارخانجات را بعهده می گیریم.
از آنرو که عدم حضورتان ما را بس است.

از آنجا که شما فی الفور ما را با توپ و تفتگ تهدید می کنید،
ازین پس اراده کرده ایم که از زندگی پلشت، فزوتتر از مرگ بهراسیم.

۶- از آنرو که هیچگاه به قول و قرار دولت اعتمادی نداریم،
تصمیم گرفته ایم که تحت رهبری خویشتن
یک زندگانی شایسته برای خود برپا داریم.
از آنجا که شما به نفیر توپها گوش فرا می دهید،
چرا که ناتوان از فهمش زبانی دیگر هستید.
ما باید اکنون، آری، ارزشش را خواهد داشت،
که توپها را بسوی شما بچرخانیم.

برتولت برشت ( ۱۹۵۶ - ۱۸۹۸ )، نمایشنامه نویس تاثیرگذار آلمانی، چکامه نویس و غزلسرای قرن بیستم

ترجمه از آلمانی به فارسی توسط ستاره

Wednesday, March 23, 2022

توجه

برای مطالعه مقالات و مطالب قبلی در پایین به آرشیو مراجعه نمایید

 

Monday, March 21, 2022

بهارتان خجسته و نوروزتان پیروز باد

 

بهارتان خجسته و نوروزتان پیروز باد !

خورشید انقلاب خواهید تابید
نزدیک است بهار آزادی

در رزم بی امان استثمار شدگان، له شدگان، فرودستان،
آن صبح دم که کاخ توحش بزیر کشیده می شود
و نظم تعفن آواری برسر جانیان دیندار و بی دین سرمایه

بنا خواهد کرد ساحتار نوین، عدالت را
کار مسکن  آزادی را
و هر هرآنچه ضرورت جامعه نوین بشری است

کرامت و حیثیت و اعتبار له شده اعاده خواهد شد 
بدست لشگر عظیم کار
توده ی آزاد گشته از غل و زنجیر

رستاخیز سرخ 
با مشعل وحدت و یگانگی 
مرحمی خواهد شد بر زخم های خونین
بر تن های شلاق خورده 
بر ضجه های درد و رنج و فقر و بندگی
بر کودکان محرومیت
و شور و هیجانی خواهد آفرید به زیبائی عالم کودکی

استقامت و رزم و رشادت زنان
زمین را زیر پای ارتجاع داغ خواهد کرد

شوق زیستن 
گلگون خواهد کرد دشت بی انتهای آزادی را
با لاله و سوسن و گل های سرخ

نفس زمین 
رویش سبزه ها
نغمه ی پرندگان
جریان رودها، چشمه ها و شلاله ها
پیوند انسان را با طبیعت سرودی خواهد کرد
بر اراده ی انسان تاریخ ساز

یقین نزدیک است رستاخیز سرخ
روز سرنوشت 
جشن باشکوه عید ستمکشان

بهارتان خجسته و نوروزتان پیروز باد

روزبه کوراغلی
۲۸ اسفند ۱۴۰۰

جنگ مشروع

 


جنگ مشروع 
 تنها جنگی که توده های کارگر و زحمتکش و اقشار فرودست باید وسیعا در آن شرکت کنند، جنگ طبقاتی است. 
 
- جنگی که زیر بیرق نیروی محرکه ی انقلاب و تحت رهبری ستاد فرماندهی خود طبقه پیش می رود. 
 
- جنگی که یک جبهه ی آن اردوی ستمکشان است. 
 
- جنگی که مستقیما مرتبط است با سرنوشت طبقه و منافع آن. 
 
- جنگی که هدف غایی آن براندازی سیادت بورژوازی و روابط مناسبات جامعه طبقاتی و نظام استثماری است. 
 
- جنگی که علیه هرگونه دخالت و توطئه های دول امپریالیستی سازماندهی شده است. 
 
- جنگی که برای پاک کردن عوامل، گماشتگان و مزدوران دولت های سرمایه داری و امپریالیست ها در سطح جامعه توسط توده ها تحت فرماندهی خود طبقه تدارک دیده می شود. 
 
 در خارج از این جنگ مشروع، هر جنگی بر مردم تحمیل شود، 
جنگی است علیه مردم، ارتجاعی و محکوم. زیر هر پرچمی و در پوشش هر لاف و کزافه ای فریبکارانه که باشد. 
توده ها نباید در جنگی شرکت کنند که هیچ منافعی در آن ندارند. 
 
جنگی که در هدایت و رهبری امپریالیست ها، دولت های بورژوازی و یا مزدوران بومی آنها یعنی احزاب و جریانات بورژوا ناسیونالیست در پوشش شعارهای فریبکارانه همچون حق تعیین سرنوشت، حقوق ملی، دفاع از میهن، منافع ملی، اختلافات مذهبی و یا در پوشش دمکراسی، آزادی، حقوق بشر و غیره بر مردم تحمیل می شود، کدام منافع و حقوق توده های ستمکش را می تواند بدست این دشمنان تاریخی طبقاتی تامین و یا تظمین کند، جز اینکه لشگر پیاده نظام جنگی را که حاصل تضاد و اختلافات استعمارگران و نوکران شان است، و برای اهداف و مقاصد جنایتکارانه راه اندازی شده است می خواهد تامین بکند.! 
اهداف پلیدی که در هر دوره ای از بحران سرمایه داری متناسب با اهداف تعیین شده برای مقاصد مشخص در راستای منافع امپریالیستی و سرمایه جهانی یا منطقه ای برنامه ریزی، مهندسی و به اجرا گذاشته می شود. 
 
و باز توده ها باید متوجه باشند، هدف از طرح و عمده کردن حقوق و مطالبات مردم توسط جریانات مافیایی و راهزن و باج بگیر خورده بورژائی و بورژوائی از جایگاه مزدوران دول امپریالیستی و حکومت های جنایتکار منطقه صرفا بدین خاطر است که بتوانند با دستاویز قرار دادن حقوق بحق مردم با فریب محرومین روستائی و حاشیه شهری این قشر را از اردوی انقلاب جدا کرده و بسوی خود جذب کنند تا بدین طریق در سازش و همراهی با هیئت حاکمه در راستای منافع سرمایه جریان انقلاب را متوقف نمایند، و از حجم فشار هایی که دائما شرایط را برای شان دشوار می کند بکاهند. و در وجهی دیگر از قِبَل اجساد این محرومین کسب مشروعیت کرده سپر دفاعی برای خود بسازند، و در مذاکره با دولت ها آمار این اجساد را ابزار چانه زنی با طرف مذاکره کنند. تا بزعم خود توانسته باشند سطح موقعیت نابرابر را کاهش دهند.
 
 روزبه کوراغلی
 دهم مارس ۲۰۲۲
 





 

Tuesday, March 1, 2022

تهاجم نظامی روسیه و تعرض ناتو برهبری امریکا و شرارت های نئونازی های حاکم بر اکراین محکوم است

 

گسترش ناتو از سال ۱۹۹۰ تاکنون

تهاجم نظامی روسیه 
و تعرض ناتو برهبری امریکا و شرارت های نئونازی های حاکم بر اکراین محکوم است.

" دلیل جنگ افروزی سرمایه داری بحرانی است که سرمایه را با خطر مواجه نموده است. و این بحران نتیجه ی عملکرد نظمی است که خود سرمایه حاکم کرده است. " 
 
حق اختیار تعیین سرنوشت هیچ مردمی را نمی توان با تهدید و تهاجم نظامی، کودتا و تحریم های سیاسی و اقتصادی و در پوشش عناوین بی اعتباری همچون دفاع از آزادی و دمکراسی، حقوق بشر، منافع ملی غیره که دولت های سرمایه داری دستاویزی برای تعرضات و دخالت های خود قرار داده اند را از مردمی سلب کرد. مردم اکراین بمانند هر مردمی دیگر حق دارد با اتکاء به اراده و قدرت خویش سرنوشت خود را بدون هرگونه دخالت نیروی مهاجم خارجی و فشار ارتجاع بین المللی و داخلی تعیین نماید.
دخالت های سیاسی و اقدام نظامی روسیه در اکراین از همان جنس جنایت ها است که غرب برهبری امریکا در عراق و افغانستان و یمن و سوریه و ویتنام، یوگسلاوی و غیره مرتکب شده است.
 
پرواضح است دلایل حملات نظامی روسیه تحریکات و تحرکات و اقدامات شرورانه ی ناتو و نئونازی های مورد حمایت غرب در اکراین است، و در بطن آن علاوه بر اهداف نظامی ناتو که قصد مهار قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی دو دولت سرمایه داری روسیه و حتی چین را دارند، نزاع دائمی کمپانی های غول اقتصادی نفت و گاز جهانی است که امر حیاتی برای بقاء و تداوم سرمایه داری جهانی است. یعنی که محدود کردن علت جنگ به خصلت تعرضی ناسیونالیسم روسی و در نتیجه احیاء "شوکت" گذشته از جانب پوتین بنا به شرایطی که روسیه از نظر اقتصادی بسر می برد و بحران هایی که دولت، حکومت و جامعه با آن روبروست بیش از آنکه حقیقی بنظر برسد، ناشی از تبلیغات غرب است، که در بُعد اجتماعی برای فریب افکار عمومی جامعه در همسویی با هدف های خود براه انداخته است. فریبکاریهای نخ نما شده ای که هنوز پس از گذشت بیش از سه دهه از فروپاشی رویزونیست روسی و الحاق آن به الیگارشی سرمایه ی جهانی همچنان توسط دولت ها و سیاست مداران و اساتید دانشگاهی و نویسندگان و روزنامه نگاران غربی نشخوار می شود.
 
متوجه باشیم پوتین به سیاق هر دولت سرمایه موظف است در حفظ منافع طبقه غارتگر این تهاجم را به نتیجه برساند. در غیر اینصورت آن "مشروعیت" بی اعتبار را که بواسطه ی فریبکاری و دست بردن به قوانین در میان توده ی ناآگاه کسب کرده است از دست خواهد داد. درست است که او این جنگ را در پوشش پاسخ به شرارت های امریکا و غرب شروع کرده است و ریشه های آنرا باید در سیاست های تعرضی غرب در قالب گسترش ناتو و تسریع آن به کشورهای بلوک شرق سابق پی گرفت، اما سوال اینست، آیا قتل و کشتار هزاران انسان بیگناه را می توان با دست آویز قرار دادن سیاست های ناتو یا هر عامل دیگری توجیه کرد.!
این جنگ ارتجاعی جنگ بین اردوی کار با غارتگران جهان سرمایه داری نیست، نزاعی است بین قطب های سرمایه داری جهانی برای غارت ثروت مردم اکراین. پیروز این جنگ چه پوتین باشد و چه غرب برهبری امریکا در نهایت بر سر تقسیم ثروت مردم جهان اینجا و یا در جای دیگر به توافق خواهند رسید. کمااینکه در گذشته نیز از همان دوران برسر کار آمدن روزیونیست های روس چنین عمل نموده اند.
 
آنچه از جنگ به مردم سهم می رسد، 
چیزی نیست جز قتل و کشتار و ویرانی و آوارگی و فلاکت و هزاران درد و رنج.
بر این مبنا همه ی کسانیکه خود را در جبهه اردوی کارگران و زحمتکشان و فرودستان می دانند، و بر این باورند که راه برون رفت از فجایع این نظام و پایان دادن به نزاع ها و جنگ های پایان ناپذیر اهریمنی سرمایه داری که بر بشریت خصوصا توده های فرودست تحمیل نموده است، تعمیق اتحاد و همبستگی توده های فرودست و گسترش مبارزه طبقاتی در ساقط کردن این نظم جهمنی است، باید علیه این جنگ و جنایاتی که صورت می گیرد موضع آشکار خود را اعلام کنند. و در مخالفت جدی با وضع موجود علیه تعرضات ناتو، شرارت امریکا و غرب و نئونازی های اکراینی و صد البته در محکومیت قاطع تهاجم نظامی روسیه در همبستگی با مردم اکراین نسبت به مسئولیت تاریخی خود هر اقدام ممکن را در دستور روز امر مبارزه خود قرار دهند.
 
روزبه کوراغلی
یکشنبه ۲۷ فوریه ۲۰۲۲

Saturday, January 15, 2022

سالروز ترور رزا لوکزامبورگ - رحیم کریمیان

سالروز ترور رزا لوکزامبورگ

بدست یونکرهای آلمانی پروسی

یا سالروز رئیس جمهور اکراین


 

 رحیم کریمیان

جنگ جهانی اول که از سوی بورژوازی انحصاری آلمان و یونکر های پروسی ایجاد شده بود، مردم را به پرتگاه فلاکت ملی سوق داد.(مثل جنگ ایران و عراق) این جنگ برای مردم آلمان بسیار گران تمام شد. میلیون هها نفر جان خود را از دست دادند وچند میلیون ناقص العضو و مفقود الاثر شدند. قحطی و گرسنگی بر کشور استیلا یافت و فقر و بیماری بیداد می کرد. نارضائی مردم در اثر طولانی شدن جنگ، بی وقفه بالا رفت و انفجار انقلابی فرارسید.

 

انقلاب ضرورت پایان دادن به جنگ را عملا و آشکارا نشان داد. خبر پیروزی انقلابی کارگران و دهقانان روسیه و اعلام پایان بخشیدن به جنگ از سوی بلشویسم و از زبان لنین یکی از رهبران هشیار و نظریه پرداز انقلابی برای استقرار صلح، کارگران آلمان را برای مبارزه در راه صلح تشویق و تهییج کرد و تظاهرات علیه جنگ در جبهه ها ی مختلف در اثر مشخص شدن شکست قریب الوقوع ارتش آلمان بالا گرفت. موج اعتصابات در آلمان گونه ای بیسابقه به خود گرفت و به شدت گسترش پیدا نمود و عقاید انقلابی، به جبهه های جنگ نیز روسوخ کرد. ...... و در نتیجه در آلمان  شعار "حاکمیت در  دست شوراها...." ی بلشویکها از جانب گروههای سیاسی و کارگری آلمان پذیرفته شد و نیز بسرعت در این کشور و سایر کشورهای اروپا، امریکا ، و بعد در آرژانتین و غیره اشاعه یافت.

زحمتکشان آلمان در انتظار دگرگونی های عمیق اجتماعی و در عین حال خواستار صلح و الغای سلطنت در آلمان بودند و سرانجام در نوامبر 1918 انقلاب بورژوا دموکراتیک در این کشور بوقوع پیوست.

 

رهبران راست سوسیال دموکراسی مانند " Ebert" و "شاید من " تمام سعی خود را برای رهائی سلطنت صرف می کردند و بیهوده نبود که آنها در میان بخشی از کارگران آلمان با القاب "سوسیالیست های قیصری" یا "طولانی کنندگان جنگ " شهرت یافته بودند. گردانندگان سانتریست حزب سوسیال دموکرات آلمان مانند "کائوتسکی " و " Haase" با قطع رابطه با سوسیال دموکرات های راست و بد نام، که از سیاست های شوینیستی پیروی می نمودند، فاصله گرفتند تا از این طریق راه را برای رخنه در سازمانهای سیاسی و جنبش کارگری باز نمایند. بیک معنی این مانور آنها به منظور جلوگیری از اعتلای آگاهی و روحیه انقلابی کارگران صورت می گرفت، و کارگران نیز که نیروی اساسی حزب بودند، اشتباها وارد این جریان فاسدی شدند که زیر نام سوسیال دموکرات، ماهیت حقیقی خود را پنهان کرده بود. شوربختنانه رهبران "اسپارتاکها" به این امید که حزب را از نفوذ سانترییستها بیرون آورند، به آن حزب پیوسته بودند و بدین ترتیب می خواستند با مبارزه در داخل حزب به خواسته های خود جامه عمل بپوشانند. آنها و حتی سوسیال دموکراتهای چپ از درک این مسئله غافل بودند. و نیز رهنمود های لنین را فراموش کرده بودند که می گفت:

" برای رسیدن به هدف، قطع ارتباط با اپورتونیستها که در زیر ماسک دفاع از منافع تاریخی پرولتاریا، به منافع این طبقه خیانت می کنند، ضروری است" نقل بمعنی از قطعنامه ی لنین در مقابل انترناسیونال دوم.

 

سردمداران سوسیال دموکرات تمام دستگاههای دولت سابق را دست نخورده نگاهداشتند. ابرت دور از انظار عمومی و پنهانی با فرمانده کل قوا نظامی آلمان برای مبارزه با انقلاب و بلشویسم متحد شد و حتی برای مذاکرات دائمی یک خط تلفن مستقیم بین خودشان ایجاد کردند. واحد های مختلف قوای نظامی توسط افسران ارشد به سوی برلین حرکت داده شد.

 

در اواسط دسامبر 1918 کنگره سراسری شوراهای آلمان در برلین بر پا شد. 250 هزار نفر از کارگران برلین به رهبری اسپارتاکیستها به نمایشات خیابانی پرداختند. آنها خواستار تحویل حاکمیت به شوراهای کارگری و نظامی بودند . اما نمایندگان شرکت کننده در کنگره که اکثرا از اعضای سوسیال دموکراتها ی راست بودند ، تقاضای کارگران برلین را رد کردند. کنگره در پایان به حاکمیت قوه مقننه و مجریه رأی داد و خواستار تشکیل مجلس موسسان شد و قطعنامه خود را به "شورای نمایندگان خلق " تقدیم داشت. به این ترتیب رهبران ضد انقلاب سوسیال دموکراسی آلمان، طبقه کارگر را از حاکمیت سیاسی محروم کردند. ون مجلس مؤسسان حاکمیت سیاسی بورژوازی را در فرم پارلمانی تعیین و تثبت میکرد.

 

روزا لوکزامبورگ

رهبران راست "مستقل " ها در روند انقلاب نشان دادند که از همکاران ضد انقلاب هستند. از این رو باقی ماندن اسپارتاکیستها و آنان در یک حزب غیر ممکن می نمود. بنابراین در 30 دسامبر 1918 کنگره مؤسسان "حزب کمونیست آلمان " در برلین تشکیل شد . در این کنگره علاوه بر نمایندگان اسپارتاکیستها، نمایندگان گروههای انقلابی ایالات دیگر نیز شرکت کرده بودند.

در برنامه پیشتهادی رزالوکزامبورگ به کنگره، انقلاب سوسیالیستی در آلمان، برپائی دیکتاتوری پرولتاریا و پشتیبانی از نخستین حکومت سوسیالیستی جهان یعنی اتحاد جماهیر شوروی پیش بینی شده بود و همچنانکه روزا لوکزامبورگ نیز متذکر شده بود، الفبای انقلاب کارگری آلمان، تقلیدی از شوراهای کارگری و نظامی روسیه بود .

 

ایلغار های ضد یهودی

از ص 64 دفاع از انقلاب اکتبر

در سال 1918 تا 1921 اکراین صحنه فجیع ترین و وحشیانه ترین عملیات یهودی کشی بود که پیش از حاکمیت نازیان به خود دیده است. طبق پژوهش های "سوی حیتلمن " در این مدت 2000 بار یهودی کشی صورت گرفته است که 1200 بار در اکراین بوده است. به نظر این پژوهشگر 150 هزار نفر در این عملیات به قتل رسیده اند. قتل عام ها با خشونت و ددمنشی توصیف ناپذیری انجام می گرفت:

"مردان را تا گردن در خاک می کردند و بعد گله اسبان را از روی آنها عبور می دادند، یا آنکه به زیر پای اسب ها می انداختند تا تکه پاره شوند. بچه ها را در برابر چشمان پدر و مادر شان به دیوارمی کوبیدند، زن های باردار را شکنجه می دادند و جنین های شان را می کشتند. به هزاران زن تجاوز کردند، که بر اثر آن بسیاری از آنها به جنون گرفتار شدند.

فرماندهان ضد انقلابی با قساوت و بی رحمی این ایلغار ها را سازماندهی می کردند. نویسنده انگلیسی بروس لینکلن که خود مواضع ارتجاعی دارد، می نویسد :

ایلغارهای ضد یهود ی دیگر محصول تصادفی نفرت نژادی یا مذهبی نبود، بلکه اینک با بی رحمی دقیق و حساب شده ای به همراه تجاوزات فراوان ددمنشی لگام گسیخته و ویران گر بی حد و مرزی انجام می گرفت. تنها ظرف یک روز در اواخر اوت 1919 سربازان سفید در شهرک یهودی نشین کرمنچوک به 350 زن تجاوز کردند، حتی به زنهای باردار، آنها که در حال وضع حمل در بستر مرگ  بودند."

طبق تحقیقات سالو بارون طی ایلغارهائی که پتل ژورای "سوسیالیست " سازمان داد  حدود 100 هزار زن بیوه شدند و 200 هزار نفر کودک یتیم. بیش از 28 درصد خانه های یهودی نشین به آتش کشیده شدند و 10 در صد دیگر را خود ساکنین ترک گفتند."

ضد انقلاب هم چنین از حمایت ارتش اشغال گر آلمان نیز برخوردار بود. وقتی که آنها شهر ادسا و اطراف آنرا تصرف کردند، اطلاعیه ای انتشار دادند که در آن از جمله آمده بود.

"بدین وسیله به اطلاع اهالی اودسا و حومه می رسد ما به سرزمین روسیه آمده ایم تا نظم را به این کشور برگردانیم و انگل های بلشویسم را ریشه کن کنیم .... به عنصر خرابکار روسیه یعنی بلشویکها و پیروان شان ذره ای رحم نخواهد شد.

تنها در یک منطقه یهودی نشین در اوت 1919 یک بار 650 نفر یهودی تیرباران شدند ....باند های منطقه بالتیک به همدستی سربازان آـلمانی زیر فرمان گواتس در ریگا 4000 هزار نفر را کشتند... کلچاک هنگام عقب نشینی از منطقه پرم دستور داد که هزار سرباز ارتش سرخ را زنده بسوزانند."

  15.01.2014

 این نوشته از زنده یاد رفیق رحیم کریمیان از اعضاء اولیه سازمان چریک هایی فدایی خلق بپاس مبارزات ایشان امروز پانزدهم ژانویه ۲۰۲۱ مجدد باز نشر گردید.

Tuesday, April 20, 2021